معرفی کتاب:
پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۳۰
این کتاب به همت مهدی دهقان نیری و از سوی نشر صریر به اهتمام بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان همدان در سال 1385 در 3 هزار نسخه روانه بازار نشر شده است.

این کتاب به همت مهدی دهقان نیری و از سوی نشر صریر به اهتمام بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان همدان در سال 1385 در 3 هزار نسخه روانه بازار نشر شده است.

در مقدمه کتاب آمده است: بنام او که هستي را هستي داد. تقديم به روح پاک مخلصاني که کلام آخرشان هم يک دنيا حرف داشت. هر کس با فرهنگ ايثار و شهادت ، دست و پنجه نرم کرده باشد، هر کس تني به آب دفاع هشت ساله زده باشد، هر کس مزه تير و ترکش را چشيده باشد، هر کس با خاطرات جبهه دوست باشد، هر کس فرهنگ جبهه را بخواند، هر کس دل داشته باشد، هر کس خوب مي داند که پيشنياز جبهه و حرف آخر و شهادت ، اخلاص است. همين.

حرف اول مولف:

بعضي کلمه ها هنوز معني لغوي آنها کشف نشده است. مثلا" مي توان به ايثار گفت از خود گذشتگي . فداکاري. اما کلمه اخلاص هنوز معادل لغوي ندارد. لذا هر کس آن را يک جور ترجمه مي کند.دوستان ايثارگر ما هم آن را جوري تعريف کرده اند، که خواندني است.

پريدم جلوش. اول گفت:« سلام»، بعدش گفت:« مواظب خودت باش، نيوفتي»

هنوز 10- 15 قدم مانده بود بهش برسم که دستش را بالاي سرش آورد و داد زد:« سلام» و من ، پکر، گفتم:عليک سلام

زودتر از او رسيدم تو چادر. گفتم:« ايندفعه تا بياد تو، من زودتر بهش سلام مي دم

هنوز تو فکر بودم که صداش از پشت چادر اومد:« سلام، تو چادري؟

خجالت زده گفتم: آره

هر کس بر مي گشت ، از رشادتش تو عمليات مي گفت: من دويدم...... من نارنجک انداختم..... من تک تير انداز بودم ....... من آرپيچي زدم تو سنگر شون ...... من ....

غواصها زير بغلش را گرفته بودند و مي آوردنش. گفتند: حاجي تو قايق تنها بود

رفتم جلو و روي او را بوسيدم و پرسيدم: حاج ستار... دشمن نفهميد شما تو کشتي هستين؟

با آن حالش گفت: چرا، يکي دو نفر شونم اومدن تو کشتي ، اما بچه ها زدنشون و رفت.

صحبت غواصها را توي ذهنم مرور کردم و با تعجب گفتم: بچه ها !! ؟

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده