آخرین نوای مداحی شهید مدافع حرم حسین معز غلامی
برای شنیدن یا دانلود فایل، بر
روی عکس راست کلیک کرده و گزینه save link as را انتخاب کنید
شهید حسین معز غلامی متولد سال 1373 در روستای شورین از توابع استان همدان بود که به پیروی از عموی شهیدش شهید محمد حسین معز غلامی به سبز پوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و برای دفاع از حریم اهل بیت و اسلام به سوریه اعزام شد.
وی از مداحان و سینه سوختگان اباعبدالله الحسین (ع) بود و همواره برای مصائب اهل‌بیت(ع) مداحی و نوحه‌خوانی می‌کرد.
در بخشی از وصیت‌نامه این شهید آمده است، تا می‌توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. امر به معروف را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود.
به دلیل سکونت خانواده شهید در تهران و بنا به تصمیم ایشان، پیکر مطهر شهید حسین معز غلامی روز سه‌شنبه نهم فروردین‌ماه ساعت 9 صبح بر روی دستان همرزمان و مردم مؤمن از روبروی مسجد قمر بنی هاشم(ع) تشییع خواهد شد.
روحتون شاد
خوش به سعادتتون
میشه واسطه شین منم همنشینتون بشم دارم خفه میشم تو این شلوغیه دنیا زنجیراش بدجور افتاده به دست و پام تورو
جان عباس علی دعام کنید و شفاعتم کنین تا منم رهاشم از قفس دنیا درانتظار دیدارتون لحظه شمارم
خال و هوای بچه های جنگ دارم
شهادت زیباست اقا /اما با رفقاحال و هوای دیگر دارد
گرچه لیاقت ندارد این بنده حقیر چه کند که شوق شهادت دارد..
به یاد رفیقم که زندگیمو مدیونشم .. شهید حسین معز غلامی
اللهم الرزقنا توفیق الشهاده
دوما اولا :)))
دستامو ول نکن داداشی:)))
که‌همش‌تورومسخره‌میکردم‌توی‌خیالم‌الان‌حس‌تورودارم‌حسین‌منم‌دلم‌میخواد‌دوبارع
ببینمت‌باهات‌حرف‌بزنم‌ببینم‌اون‌ورچه‌خبره!حسین‌من‌دختر‌عمت‌روکه‌‌فراموش‌نکردی؟
حسین‌قبلاکه‌میرفتی‌میگفتم چرامیری؟سوریه‌گفتی‌بخاطراینکه‌عاشقم
دلم هواتو کرده رفیق
دلم گرفته حسین … دلم گرفته … این همه چراغ توی این شهر هیچ کدوم چشمامو روشن نمی کنه … این همه چشم توی این شهر ، حسین هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه . حسین اینجا همه می دُون که زنده بمونن ، هیچ کس نمی دُوه که زندگی کنه . این شهر همش شده زمین دیگه آسمونی نداره این شهر ، من دلم آسمون می خواد حسین آسمون …
بسم رب الشهدا و الصدیقین میخوام خلاصه کنم خوابم رو خواب دیدن شهیدی ک تا حالا عکسشم ندیدی و فقط اسمش ب گوشت خورده.
من در تاریه 1398/4/19
خ.تبن این شهید بزرگوار رو دیدم شیرین ترین خوابی ک تا حالا دیدم.نمیخوتم بگم خوابم رو ولی شیرینی خوابم مثل یک عسله ک میمونه واسه همیشه ته دلم.
و امروز ک بیدار شدم اسمشو تو گوگل سرچ کردم و زندگی نامشو خوندم.شهدا ممنونم ک تو زندگیم خودتونو پررنگ میکنین.من مثل واقعیت بااین شهید صحبت کردم.
با مادر و پدر شهید بزرگوار همسفر بودیم درین سفر زیارتی امام رئوف
خدایا شکرت....
حیات و ممات همه مون رو احسن قرار بده و ظهور رو تعجیل کن تا ذیل حاکمیت توحیدب نفس بکشیم..
دنیام تباهه و بی شما تباه تر از تباه!
حواستون هست داریم از دست میریم!؟
آقایِ شهید بیسیم دستته!؟
من از دست رفتم..
شما دلتون میاد کسی احل من العسل حضرت قاسم رو نچشه!؟
شماکه شهد شهادت رو گرفتید مهد شهادت برگزار کردید..من یکی هیچی از شما جز دعای شهادت نمیخوام..یه جوری دعای شهادت کنید که زندگیم از این رو به اون رو بشه..که به شرط شهید شدن دست پیدا کنم..
به آبروی اونهمه ذکر و مدحی که گفتید:)
دعا کنید که منیکه تازه دارم وارد صراط مستقیم میشم حرف مردم روم اثر نظاره تا بتونم نوکری بی بی جان و خاندانشون رو کنم و فردای محشر شرمنده حضرت زهرا نشم.